سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/1/25
12:43 عصر

کسان کدام و ناکثان کیستند - 2

بدست تقی سهیلی در دسته

بسم الله

در همین حال استفاده فیلم از تصاویری که در ایام اوج اغتشاشات توسط جنبش سبز فتوشاپ! تهیه شدند و یا تصویرسازیهای خاصی که صرفاً برای تهییج احساسات عمومی در آن روزها در دستور کار قرار داشتند و امروز با تردید بسیار به آنها نگریسته میشود ، قابل تامل است. در واقع فیلم های تقطیع شده و گزینش شده از برخورد های خیابانی هیچ چیزی را ثابت نمی کند و فقط به درد تاثیر گذاری و به هیجان آوردن افراد ساده و بی خبر میخورد. مثل این است که کسی با چاقو به شخص دیگری صدمه بزند و چون فرد مصدوم در صدد مقابله بر آید ما از او فیلم برداری کنیم و بگوئیم: بینید چقدر ظالم است! در همین چارچوب ،فیلم، قتل ندا آقا سلطان را به گردن نظام می اندازد و این در حالی است که امروزه ماجرای قتل ندا به نماد دروغ پردازی رسانه ای و وارونه نمایی دشمنان نظام تبدیل شده است و کسی پاسخگوی شبهات فراوانی که جهت اتهام را در این جریان به سمت دشمنان جمهوری اسلامی نشانه میگیرد، نیست. علاوه بر آن موارد متعدد تکذیب شده و ناروا بعنوان عملکرد نظام و موید بیانات آقای دستغیب توسط تهیه کنندگاه فیلم مطرح شده است که جای تاسف بسیار دارد از آن جمله است: حمله به عروس امام خمینی(ره) و ضرب و شتم شدید ایشان! که از اساس چنین موضوعی تکذیب شده است و فیلم با وقاحت تمام آنرا به طلاب افراطی حامی نظام نسبت می دهد و همچنین به آتش کشیده شدن درب دفتر آیه الله صدوقی امام جمعه یزد که با توجه به اینکه ایشان در این ایام در خط ولایت و در مقام محکوم نمودن اغتشاشگران و اتهام زنندگان به نظام قرار داشته است معلوم است که چه عواملی اقدام به این رفتار زننده کرده اند. مورد دیگر ماجرای دروغ پردازی پیرامون برخی برگه های رای است که فیلم با پررویی میخواهد به بیننده القاء کند که این تصاویر دلیل تقلب است. در حالیکه بی پایه بودن آن واضح است چرا که نه دست خط ها یکی است و نه برگه ها تا نخورده و بیش از حد نو است!
از جمله مطالبی که حجه الاسلام سید علی محمد دستغیب در حملات و انتقادات تند و تیز خود به دولت بیان میکند این است که چرا کسانی که در انتخابات شرکت کرده اند را می زنید و آنها به دعوت شما در انتخابات شرکت کرده اند و نباید آنها را بزنید! این هم جزو اتهاماتی است که وی به نظام وارد میکند که افراد را به جرم شرکت در انتخابات ضرب و شتم نموده اند و به نظر نمیرسد کسی به جز ایشان این اتهام را به نظام زده باشد و البته احتمالاً این موضوع هم ازجمله القائات افراد درستکار! به ایشان می باشد چرا که وی در تمامی مسائل این چنینی تحت تاثیر برخی اشخاص و جریانات قرار دارد و پنهان هم نمی کند که این اخبار و اطلاعات را افرادی به او داده اند و به صراحت میگوید: (عکسها و فیلمهای موید ضرب و شتم افرادی که در انتخابات شرکت کرده اند)"همش هست که بهمون میگن"!!. اصولاً آقای دستغیب به شدت در موضع گیری هایش متکی به اطلاعات و تحلیل هایی است که به وی میرسد و ایشان به توجه به اعتمادی که به منابع مورد نظرش دارد آنها را پذیرفته و بیان می نماید ؛ مثلاً در ماجرای صندوقهای رای در مرکز اسناد ملی ایشان تصور میکند که این صندوقها در محلی ناجور و ناپسند مخفی بوده (کما اینکه برای توصیف آن عنوان گاودانی را برمیگزیند) و عکاسانی شجاع توانسته اند این محل را پیدا کرده و از آن عکس تهیه کنند در حالی که این عکسها در جریان بازدید رسمی استاندار فارس و امام جمعه شیراز توسط عکاسان رسانه های رسمی کشور و در مرکز اسناد ملی تهیه شده است و اینکه این جریان چگونه دلیلی بر ضایع کردن رای مردم است توضیحش به عهده آقای دستغیب!
نکته جالبی که در این میان نباید مغفول بماند اینکه نحوه انتقاد آقای دستغیب از ضرب و شتم معترضین به گونه ای است که گویی ضرب و شتم بهرحال فی نفسه کار بدی میتواند نباشد. ولی در جریان این اعتراضات شکل بدی از آن به نمایش! درآمده است.معلوم نیست چرا و به چه دلیل عقل پسندی در چهارچوب "دانستن حق مردم است" سازندگان فیلم این قسمت از بیانات آقای دستغیب را سانسور کرده اند.بهرحال استفاده ایشان از کلمه چماق به جای باتوم نیز در همین راستا می باشد زیرا وی از ضرب و شتم مردم احتمالاً بیشتر لغت چماق را در ذهن دارد و اینکه معمولاً باتوم را به سر کسی نمی کوبند بلکه به پائین تنه او میزنند اما آقای دستغیب تاکید دارد که چرا در فضای علنی و در انظار عمومی! با چماق! بر سر! معترضین می کوبید؛ حداقل آنها را ببرید به جای خلوتی و آنجا بزنیدشان! کسانی که با پیشینه مسجد آتشیها و وجه تسمیه این مسجد با این نام آشنایی دارند اینگونه روایت کرده اند که جناب آقای دستغیب در ابتدای انقلاب رئیس دادگاه انقلاب بوده اند و البته بسیار هم انقلابی عمل می نموده اند و برخی از اهالی مسجدشان هم که از سوپرانقلابی های آن روزگار محسوب میشدند با عرق دینی خاصی که زبانزد همه بوده است با برخی از رفتارهای منکراتی و دور از شئونات دینی و مذهبی (به زعم خودشان) رفتارهایی می نموده اند در حدود همان لغات مورد استفاده آقای دستغیب که البته رگه هایی از این رفتارهای خشن همچنان در برخی از اهالی مسجد به چشم میخورد. احتمالاً آقای دستغیب به یادشان هست که برخی مریدانشان چگونه با قهر انقلابی زنان و مردان با ظواهر متفاوت را ارشاد مینمودند. داستانهای عجیب و غریب از نوع برخوردهای آتشیهای مرید حجه الاسلام دستغیب هنوز البته از یاد مردم شیراز نرفته است و آن داغ و درفش ها و آن افراط ها به آنجا منتهی شد که برخی مریدانشان تا پاسی از نیمه شب در خیابانهای شهر و در بزم رقص و آواز عاشقان "با موسوی ؛ بی روسری" هم دوش دخترکان و پسرکان تداوم یافته از دهه شصت و مورد بغض اهالی مسجد و حوزه آقای دستغیب می ایستادند و پارچه سبز به دست ایشان بسته و با خوشرویی آنان را تشویق به تداوم حضور در خیابان می کردند ؛ چرا که آقایشان از کاندیدای سبزها حمایت کرده و همه هوادارانش را در یاری او بسیج نموده بود!
حجه الاسلام سید علی محمد دستغیب در این فیلم توضیح نمی دهد که اگر شنیدن ضرب و شتم مردم اینقدر وی را متاثر میکند چگونه است که سی سال حضور گروهی جنگجو و بزن بهادر را در اطرافش تاب آورده است که مشت و مال مخالفین را در همه حال وظیفه خود دانسته و تهدید به قتل از اولین جملات آنها در برخورد با (به زعم خودشان) منحرفین است...

ادامه دارد